(دل بسته)
مینشـینم پـای عشقت تا بیــایی
بسـتهام دل را به نامت من خدایی
بر ســرم شـوق نشستن زیر باران
خسـتهام از حجم سنـگین جدایی
(رها)
(انگبین)
دردعاشق را نگاهت چون دواست
روی چون ماه تو مملو از صفاست
از لبت ریـزد کلامی انگبــــــین
ایکه چشـمان قشنگت کیمـیاست
(رها)
(تاب گیسو)
تاب گیسویت شـفای هرغم است
هجـــر تـو والله درد و مـاتم است
هر چه زیباییست در چشمان توست
سر به پایت گر نهد عاشق کم است
(رها)
|