سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در پستوی دل


 

   ((غروب))
آواز شبی غمــگین‏ ،  از نای غــــــروب آیـد
از کنـج افـق  ســـــوز و آوای غــــــروب آیـد

صــد شــکوه کنــد ایـن دل ، از داغ جدائیها
آهی کشــد ایـن دل تـا،سیمای غـروب آیـد

چون هق هق تنهایی،با ساز غمی سنگین
در حجم سـکـوتی از، دنیـــــــای غـروب آیـد

دریـای غمی پنــــهان ، در دشت فـراق آخر
بـا مـوج  کبـــــــودی از ، دریـای  غـروب آیـد

من رنج رخی زردم ، درقـاب سـکوتی سـرد
تـا راز گلی خنــــــدان ، همــپای غـروب آید

نقشی کشم از رویش، بر بـوم خیــال اینک
در دیـده مـن نقشــی ، همـتای غـروب آیـد

از بنـــد غمش ایـن دل، مستانه«رها»گردد
بـر پـای نگاهم  چون ، امضــای  غـروب آیـد

بهروز رها

 

 

ارسال شده در توسط بهروز